شکار نخبگان پشت پرده استارت آپ ها
شکار نخبگان پشت پرده استارت آپ ها
مخاطبین جوون و همچنین جویای کار احتمالا تا به حال با مد جدید آن روزهای بازار اشتغال بر مبنای ایدههای نو فناورانه یا «استارت آپ ها» آشنا شدهاند. چند هنگام و زمانی که می باشد مجموعهای از شرکتهای نوپدید وابسته به غولهای چندملیتی حوزه IT در کشورمان کلاسهای به اصطلاح کارآفرینی و همچنین دورههای استارت آپ ویکند برگزار میکنند. از گوگل […]
مخاطبین جوون و همچنین جویای کار احتمالا تا به حال با مد جدید آن روزهای بازار اشتغال بر مبنای ایدههای نو فناورانه یا «استارت آپ ها» آشنا شدهاند. چند هنگام و زمانی که می باشد مجموعهای از شرکتهای نوپدید وابسته به غولهای چندملیتی حوزه IT در کشورمان کلاسهای به اصطلاح کارآفرینی و همچنین دورههای استارت آپ ویکند برگزار میکنند. از گوگل تا اپل و همچنین مایکروسافت و همچنین ایبای و همچنین آمازون همگی به جامعه نخبگان تحصیلکرده و همچنین مشتاق کارآفرینی کشورمان هجوم آوردهاند و همچنین طوری وانمود میکنند که گویی در راه رضای خداوند تبارک و تعالی، به آموزش منابع انسانی ایرانی با حداقل دخل و درآمد و همچنین حداکثر همکاری دولتی علاقمند خواهند بود و همچنین هدف اصلیشان چنین می باشد که پولی به جیب ایرانیان واریز کنند و همچنین خلاص! امروز تلاش میکنیم با همراهی تو مخاطبین گرامی، با اهداف پشت پرده شرکتهای چندملیتی پهناور و بزرگ در حوزه فناوری و همچنین اینترنت در ایران از زوایای متنوع و گوناگون و مختلف فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و همچنین حتی سیاسی آشنا شویم و همچنین مزایا و همچنین معایب حمایت حکومت و همچنین شهرداریها و همچنین مراکز متنوع و گوناگون و مختلف حاکمیتی از چنین پروژه جهانی را کشف کنیم…
استارت آپ ؟!
به زبان ساده استارت آپ یا «START UP» کسب و همچنین کاری می باشد که قسمتی از آن هم مبتنی بر فناوری می باشد. هر کسب و همچنین کار که بر پایه فناوری می باشد، لزوما استارت آپ نیست، ولی همه استارت آپها به نوعی از وب، گوشی موبایل، اینترنت و همچنین تکنولوژیهای جدید بهره بری و استفاده میکنند تا رشد بالایی داشته باشند و همچنین به تعداد کاربران بالایی برسند…
پس کسب و همچنین کار مبتنی بر استارت آپ چیز بدی نیست و همچنین حقیقتا روشی علمی و همچنین حقیقی در مسیر ثروت افزایی ملی و همچنین کارآفرینی محسوب میمی شود. پس اشکال کار دورههای آموزش استارت آپ ویکند چیست و همچنین علت حساسیت چه میتواند باشد؟
فرشتگان سرمایهگذار یا دزدان ایدههای نو؟
چرخه به آن شکل می باشد که بعد از شناسایی کشوری که از استعدادهای مورد بهره بری و استفاده و نیاز ضروری جهت سرمایهگذاری در حوزه استارت آپ شامل جمعیت جوون، رشد و همچنین گسترش سیستم اینترنت پر سرعت و همچنین نخبگان جویای کار برخوردار می باشد، شرکتهای چندملیتی با هدف فتح بازارهای جدید و همچنین جذب استعدادهای بکر و همچنین دست نخورده وارد شدن پیدا میکنند. طبیعتا در صورتی که گوگل، مایکروسافت یا اپل تابلوی «دزدی ایده» و همچنین «استعمار بازار» را بالا ببرند هیچ نخبه بااستعداد یا حتی حاکمیت جویای ثروتی راه را جهت آنها باز نخواهد کرد! پس در نقش «سرمایهگذار خیرخواه» شرکتهایی آموزشی در کشورهای در حال توسعه با بعدی درخشان در حوزه فناوری تاسیس میکنند. هماکنون چند شرکت به اصطلاح آموزش کارآفرینی وابسته به شرکتهای چندملیتی شهیر در ایران فعال خواهند بود و همچنین مجموعهای از بازاریابها و همچنین شکارچیان ایدههای جدید و همچنین بکر را در قالب «مربی» به ایران گسیل داشتهاند.
اخیرا وطن امروز نوشت: « آمار «استارتآپ جهانی» مشخص میکند که بین ۵۰ کشور بررسی کردن شده، ۳۰ کشور حداقل یک استارتآپ با ارزش بیش از یک میلیارد دلار در اختیار دارد. گوگل در ایالات متحده با ارزش تخمینی ۴۱۰ میلیارد دلار، در صدر آن فهرست جای گرفته می باشد ولی باید توجه داشت چه کسی میداند ایدههای ابتدایی و اولیه از آن هم نخبگان کدام کشورها بوده می باشد!»
پس در اولین مرحله شرکتهای بومی وابسته به چندملیتیهایی همچون گوگل، آمازون، مایکروسافت، اپل، ایبای و همچنین غیره با نمایش دورههای کارآفرینی از نخبگان صاحب ایده دعوت میکنند به منظور گرفتن کمک فکری و همچنین آموزش شبکهسازی، به آنها رفت و آمد و مراجعه کرده و همچنین ایده خود را به مجانی و رایگان «فاش» کنند! سپس به منظور ساخته یا ایجاد مشوق سرویسهایی همچون پرداخت وام سرمایهگذاری، تبلیغات مجانی و رایگان یا آموزش محدود را تنها به بعضی از مخاطبین جهان سومی خود ارائه میدهند.
ثبت ایده و همچنین اختراع کیلویی چند؟!
به بخشی از اطلاعات ارائه شده به مخاطبین در وبسایت و مرکز خبرهای جدید «آواتک» توجه کنید: «تو میخواهید یک محصول نو بسازید و همچنین دنیا را تغییر دهید؟ سرمایه مورد مستلزم و نیاز را ندارید؟ خب راه چاره اینجاست: در آواتک پذیرفته شوید! با موفقیت از دوره پیش شتابدهی عبور کنید و همچنین ما ۲۵ میلیون تومان (معادل ۸۰۰۰ دلار) به اضافه تعدادی بسیاری سرویس دیگر به تو ارائه میدهیم و همچنین در عوض تنها و فقط سهم کوچکی از سهام استارت آپ تو که معادل ۱۵ قسمت و بخش می باشد را میگیریم(!)»
آن پروسه که اکثرا و بیشتر شبیه یک کلاهبرداری می باشد به همین جا ختم نمیمی شود و همچنین براساس شکل جهانی تا خرید نهایی ایده به شرط تضمین سودآوری حداکثری در فضای جهانی توسط بازاریابهای منطقهای ادامه پیدا میکند: «سرمایه اکثرا و بیشتر میخواهید؟ ما تو را در مقابل بیش از ۱۰۰ سرمایه گذار معتبر قرار میدهیم و همچنین تو را در جذب سرمایه اکثرا و بیشتر کمک میکنیم. مبلغ پیشنهادی ما جهت همه تیمها یکسان می باشد، ولی باید توجه داشت تیمهای پذیرفته شده در مرحله شتابدهی امکان گرفتن تا ۱۰۰میلیون تومان سرمایه اکثرا و بیشتر را از طریق شبکه فرشتگان سرمایهگذار (AngelInvestors) آواتک خواهند داشت.
آواتک در سال شمسی تنها از ۲۰ ایده برتر به سلیقه خود حمایت میکند ولی باید توجه داشت با نمایش دورههای «استارت آپ ویکند» در همه مراکز استانهای کشور با حمایت حکومت و همچنین شهرداریها خداوند تبارک و تعالی میداند دقیقا چه مقدار و اندازه و میزان ایده بکر و همچنین جدید ایرانیها را کسب میکند.
البته آن جنگی می باشد که هم اکنون در کشورهای توسعه یافته نیز میان کلان سرمایهداران سیلیکون ولی و همچنین عوام الناس صاحب ایده وجود دارد ولی باید توجه داشت به علت تسهیل شدید مسیرهای «ثبت اختراع» و همچنین ارائه گواهی ابداع یا «پتنت» در کمترین زمان و همچنین فضای به شدت حقوقی حاکم بر جوامع جهان اول امکان کلاه گذاری بر سر شهروندان و مردم شهر به شدت محدود شده می باشد. به آن ترتیب ایران به عنوان کشوری با جمعیت جوون و همچنین نخبگان تحصیلکرده صاحب ایده فراوان و همچنین صاحب یکی از ضعیفترین سیستمهای حقوقی حمایت از مخترعین و همچنین ابداع کنندگان بهشت «دزدان ایده» محسوب میمی شود.
ثروتی که بر باد میرود
هم اکنون تعداد قابل توجهی از استارت آپ های موفق ایرانی توسط سرمایهداران چندملیتی پیش از سوددهی حداکثری با نرخ حداکثر چند میلیون دلاری پیش خرید شدهاند در حالی که آن حق صاحب ایده بود که به واسطه جذب سرمایه بانکی در داخل کشور، بهرهمندی ملی از ابداع خود را به مرحله فراملی رسانده و همچنین با جذب بازارهای منطقه، ثروتی هنگفت از آن هم کشور کند. ولی باید توجه داشت چرا نخبگان و همچنین صاحبان ایدههای نو در ایران به سمت سرمایه گذاران خارجی میروند؟!
خیلی زیاد بعید می باشد که گمان کنیم نخبهای که ایده برتر خود را تا حد و همچنین مقدار و اندازه ساخته یا ایجاد چند ده کارو بار یا کسب و کار یا همان شغل و همچنین سرمایهای متوسط پیش برده از فروش ایده بعدیدار خود به گوگل و همچنین مایکروسافت و همچنین غیره لذتی شایان توجه ببرد! مشکل اینجاست که بانکها و همچنین موسسات اقتصادی و مالی داخلی در رفتاری غیرقابل توجیه منابع خود را از دسترس نخبگان ملی دور ساختهاند و همچنین از ارائه وام سرمایهگذاری خودداری میکنند. در چنین شرایطی که سرمایه به حکم بیحمیتی دولتی در اختیار نخبگان قرار نمیگیرد یک کارآفرین نخبه و همچنین تولیدکننده ثروت ناچار میمی شود به علت محدودیت اقتصادی و مالی در توسعه طرح یا رساندن ایده به مرحله عملیاتی، قید آرزوهای خود را بزند و همچنین با فروش پروژه به شکل نیمه کاره یا واگذاری ایده به سرمایهگذاران خارجی، بودجهای حداقلی در مقایسه با ثروت نهایی حاصل از اجرای پروژه کاسب می شود. پس آن معاملهای می باشد که ضرر ملی آن هم حتی از مقدار و اندازه و میزان خسارت مادی ابداعکنندگان و همچنین نخبگان ملی نیز اکثرا و بیشتر می باشد و همچنین همچنین و علاوه بر تسریع پروسه «کوچ مغزها» میتواند به خالی شدن جامعه از ایدههای سازنده یک نسل نیز بینجامد. حال ما از ریاست جمهور محترم سوال میکنیم…کجای آن طرح ضداقتصادی شبیه سرمایه گذاری اقتدار و قدرتهای جهان در ایران می باشد که بایستی و حتما به واسطه آن هم شاد و همچنین شکرگزار هم باشیم؟!
شبکهسازی به شرط تغییرات نرم
همچنین و علاوه بر خسارتهای اقتصادی هنگفت، ذات شبکهسازی فرهنگی و اجتماعی بیگانگان در داخل کشور به واسطه مدیریت آمال و همچنین آرزوهای نخبگان و همچنین پاسخ دهی به حق عمومی «اشتغال» حتی به شرط «کلاهگذاری کلان» و همچنین بهره مندی حداقلی ایرانیان مشتاق کارآفرینی، مشکل آفرین می باشد.
بعد از افشاگریها در خصوص ماهیت دلالان طرح به اصطلاح حمایت از کارآفرینان برتر حوزه فناوری در ایران در قالب نمایش همایش «آی بریج» در کشور و همچنین اعزام نخبگان ملی به برلین با هدف معرفی طعمههای ایرانی به کلان سرمایه گذاران سیلیکون ولی آمریکا، مجموعهای از رسانههای مطرح شامل واشنگتن پست و همچنین گاردین تخریب «نگاه ملی» را در دستور کار قرار دادند.
از بریج تا جشنواره اریک اشمیت ایران ستیز
در سلسله یادداشتهای افشای ماهیت برگزار کنندگان همایش «آی بریج» افشا کرده بودیم که مجموعهای از دلالان حوزه نفت و همچنین گاز با هدف مدیریت و همچنین شبکهسازی فرهنگی و اجتماعی نخبگان ایرانی تشکیلات مذکور را به راه انداختهاند. شامل به نامهایی همچون پری نمازی، باقر نمازی، علی زواشکیانی و همچنین چند ایرانی آمریکایی فعال در شرکتهایی همچون فناپ اشاره کردیم. همچنین و علاوه بر آنها نامهای پشت پردهای همچون «کامران الهیان» بهایی و همچنین شریک قدیمی صهیونیستها، حمید بیگلری، ولید بن طلال سعودی، استفان چمبر، زاهی خوری میلیاردر صهیونیست و همچنین بنیادهای آمریکایی- اسرائیلی همچون اسکول، بنیاد فورد و همچنین منزل و خانه آزادی را فاش کردیم.
گاردین در همین ارتباط و رابطه نوشت: «تندروها» در ایران از همایش آیبریج، ابراز نگرانی نموده اند و همچنین با اشاره به ارتباط نزدیک مؤسسین آی بریج، کامران الهیان و همچنین حمید بیگلری، با رژیم غاصب و کودک کش صهیونیستی، نسبت به نقش آن تحرکات در جهت «براندازی نرم» در ایران به سرویسهای اطلاعاتی هشدار داده اند.»
در ادامه آن نقل از گاردین مینویسد: کامران الهیان خود هدف از آن همایش را برقرارکردن پل ارتباطی میان ایرانیان داخل و همچنین خارج کشور و همچنین صنعت فناوری در غرب اعلام کرده و همچنین گفته می باشد: «ایده آن اقدام بعد از آن هم به وجود آمد که تیم کوچکتری از کارآفرینان در سال شمسی قبل میلادی جهت بازدید از «سیلیکون ولی» مرکز شرکتها و همچنین صنایع فناوری ایالات متحده، به آمریکا سفر کردند. آی بریج محلی جهت طرح مسائل سیاسی یا دینی نیست.»الهیان راست میگوید! به تا حال هیچ کدام از پروژههای فرهنگی و اجتماعی تیم نمازی، خواجه پور، الهیان، اریک اشمیت با اهداف دینی شکل نگرفته می باشد! ولی باید توجه داشت واقعیت و حقیقت آن می باشد که مخاطرات انتقال حلقه «مدیریت فرهنگی و اجتماعی نخبگان» به خارج از مرزها حتی از ترویج مستقیم بهائیت یا سکولاریسم نیز میتواند خطرناکتر باشد چرا که جریان ثروت و همچنین اقتدار و قدرت جامعه به تدریج با شبکهسازی فرهنگی و اجتماعی از ید اختیار شهروندان و مردم شهر خارج شده و همچنین با گسست بین نسلی اهداف و همچنین آرمانهای جامعه نیز به تدریج تغییر می کند.
نقاط ضعف آشکار و همچنین نفوذ حتمی
واقعیت و حقیقت آن می باشد که دشمن با شناسایی نقاط ضعف ملی ما در حوزه اشتغال و همچنین بلوک سرمایههای بانکی به روی نخبگان، در حال اجرای یک نقشه هوشمندانه در خصوصیترین فضای فرهنگی و اجتماعی کشور می باشد. مسیر نفوذی که برآمده از ضعف مدیریت و همچنین وادادگی رسمی دولتی هاست. بنا بر آن بود که مدیریت حلقههای علم و همچنین صنعت با میانجیگری نهادهای رسمی همچون معاونت علمی- پژوهشی دفتر ریاست جمهوری و همچنین صندوق نوآوری و همچنین شکوفایی حکومت انجام می شود که چنین نشد! ما نمیتوانیم از شهروندان و مردم شهر و همچنین نخبگان خود انتظار داشته باشیم به جهت سر باز زدن بانکها از پرداخت یک وام ۲۵ میلیون تومانی ساده، همه ایدههای پولساز و همچنین پرمشتری خود را بایگانی کنند. در عین حال آن خیانتی پهناور و بزرگ به نخبگان کشورمان محسوب میمی شود که به واسطه وادادگی در عرصه سیاست و همچنین اقتصاد آنها را به سمت «ارزان فروشی ایده» و همچنین «شراکت با حداقل سود با بیگانه» سوق میدهیم. به آن ترتیب دائما راس شبکه اقتدار و قدرت و همچنین ثروت در دست خاندانهای غرب گرایی همچون نمازی با کارنامه سیاه فتنهگری بر ضد حاکمیت خواهد ماند و همچنین آنها نیز در اسرع وقت واسطههایی همچون زواشکیانی، مقدم، صرافان، رنگین کمان، جلالی، فروغی و همچنین غیره را به داخل مرزها با هدف مدیریت میدانی گسیل خواهند داشت.
نظام بانکی فشل و همچنین حکومت بیبرنامه جذاب و جالب و خوب
وامهای بانکی کماکان نصیب دلالان و همچنین سوداگران گردن کلفت میمی شود و همچنین سر نخبه صاحب ایده ایرانی بیکلاه میماند… آیا آن حق شهروندان و مردم شهر نیست که دست اعتماد خود را از پشت چنین بانکهایی برداشته و همچنین سیستم قدیمی قرض الحسنههای محلی را احیا کنند؟ حماقت آن هم می باشد که نقشه نفوذ دشمن را بشناسیم و همچنین فکری به حال بازپس گیری مدیریت جامعه از بیگانه نکنیم. دست یار علمی – پژوهشی دفتر ریاست جمهوری، وزیر صنعت، وزیر کار و همچنین رفاه فرهنگی و اجتماعی، وزیر علوم و همچنین شخص ریاست جمهور در برابر هر ایده نو و همچنین طرح کارآفرینانهای که توسط دلالان ایده دزد شرکتهایی همچون راکت اینترنت، گوگل، اپل، مایکروسافت و همچنین غیره از ید اقتدار و قدرت ایرانیها خارج میمی شود و همچنین نخبگان ملی ما را از فتح بازارهای جدید منطقهای و همچنین جهانی و همچنین ثروت آفرینی حداکثری باز میدارد مسئولند. آیا هنگام پاسخگویی فرا نرسیده می باشد؟/کیهان